داور: آلفونسو پرز به همراه خسوس کالوو و ویکتوریا دیاز (هر سه از اسپانیا)
اخطار: علیرضا منصوریان، محمود فکری و امیرحسین صادقی (استقلال) و ابوالفضل حاجیزاده و روبرت ساها (پرسپولیس)
تماشاگر: بیش از نود هزار نفر
گروه ورزشی: بازی بزرگ را پرسپولیس برد؛ باید میبرد و این پیروزی کاملاً قابل پیشبینی بود. تماشاگران و هواداران استقلال هم بهانهای برای این شکست نخواهند داشت، چون منصوریان و نوازی بازیکنان محبوب استقلال از ابتدا در ترکیب اصلی قرار داشتند. هیأت مدیره و مدیرعامل و بقیه مدیران هم نباید گلهمند باشند. سرپرست تیم، مشاور تیم، دکتر تیم و تمام عوامل خاص و عام استقلال به کمک تیم آمده بودند تا استقلال این بازی را از پرسپولیس ببرد. اما ما میتوانیم از مسئولان استقلال چند سؤال داشته باشیم؛ چرا انصاریان یک مدافع کارکشته، بازی کرده، عادتدار به بازی در پست دفاع را به نوک حمله فرستاده بودید؟ مسئولان استقلال انصاریان را در ابتدای فصل با چه نیت و هدفی و برای کدام پست خریده بودند؟ زمانی که یک تیم یک مدافع را در یک بازی بزرگ به خط حمله میبرد، به شعور جمعی کادر فنی، به بازیکنان خط حمله آن تیم، به تماشاگران و به نظم و سازمان تیمی توهین کرده است. چرا؟ برای کدام تاکتیک و استفاده از کدام خصلت و توانایی، انصاریان در خط حمله قرار گرفت؟ اگر انصاریان مهاجم خوبی بود که در دفاع بازی نمیکرد. این نوع تغییرات و تاکتیکهای مندرآوردی تنها در فوتبال و تیمی پیدا میشود که سازمان و سازماندهی حسابشدهای ندارد. انصاریان در خط حمله استقلال چهکار کرد، کدام ضربه سر، کدام شوت، کدام دریبل، کدام فرار، کدام همکاری، کدام پاس و کدام حرکت بدون توپ؟ استقلال باخت چون خوب فکر نکرد. برنامه صحیح نداشت. استقلال باخت چون چند مربی و چند مدیر فنی و سرپرست برایش تراشیدند. مطمئن باشید اگر در استقلال مرفاوی تصمیم میگرفت، نه منصوریان بازی میکرد و نه نوازی و انصاریان نیز در نوک حمله قرار نمیگرفت.
پرسپولیس از ضعف پراکندگی قدرت در استقلال بهترین سود را برد. دنیزلی یک نیمه با استقلال مدارا کرد، در نیمه دوم برنامه اصلی خود را پیاده کرد. اگرچه استقلال در دقیقه 16 روی جاگیری و خروج غلط کریمی با ضربه سر صادقی صاحب گل شد، اما تزلزل تیمی در سه خط اصلی و حتی درون دروازه حکایت از آن داشت که این نتیجه چندان دوام نخواهد داشت. در دقیقه 22 روی نمایش کودکانه رحمتی که انگار بازی را یک شوخی به حساب آورده است، به گل مساوی رسید. در نیمه دوم این پرسپولیس بود که نبض بازی و توپ را در اختیار گرفت و با انتقال صحیح توپ از خط دفاع به خط میانی و حمله، به بازی خود شکل بهتری داد و جلوه تاکتیکی را بیشتر نشان داد. اگر ستارههای پرسپولیس (معدنچی- نیکبخت) در اندازههای خود بودند، پرسپولیس به گلهای بیشتری دست مییافت. زمانی که خط دفاعی استقلال از هم گسست و سازمان تیمیاش بههم ریخت، دنیزلی اولادی را به میدان فرستاد تا تیر خلاص را رها کند. بنابراین، پرسپولیس به دلیل برنامهریزی صحیح، مربی تواناتر و تاکتیک بهتر بر حریف دیرینه خود پیروز شد.
درباره این بازی روزهای آینده بیشتر خواهیم نوشت. اما یادمان باشد که کریم باقری کلید طلایی دنیزلی و مرد اول این میدان بود.